هوالجمیل
حجم دلتنگیام از حجم قفس افزون است
دردم از حوصله درک جهان بیرون است
کل اخبار جهان رنگ جنایت دارد
هر خبر از غم و اندوه و بلا مشحون است
نیست تاریخ بشر مایه فخر و عظمت
بلکه ننگین و پر از نکبت و نامیمون است
خون ز هر صفحه تاریخ بشر میجوشد
زیر هر واژه آن مملکتی مدفون است
انبیا را همه کشتند و امامان را نیز
زین سبب روز جهان بشری شبگون است
کربلاها شده تکرار و تداوم دارد
تا ابد پیکر یاران خدا گلگون است
قتل اولاد علی بعد نبی شد مرسوم
از جفاهای سقیفه دل حق پر خون است
خیمه شب بازی خونین دواعش، یعنی
تیغ خونریز سقیفه به کف صهیون است
ارض اسلام غریبانه به خون میغلطد
روح وحدت هدف تیر بسی ملعون است
آخرین وارث حق، واسطه بارش فیض
از تماشای غم و رنج بشر محزون است
از پس پرده غیبت به جهان فیض دهد
کل مخلوق خدا بر کرمش مدیون است
بارالها برسان ضامن خوشبختی را
که جهان خسته ز بدبختی روزافزون است
والسلام
محمد حسین صادقی – غلام
شهریور 1395 زرقان
وبلاگ دیگرم : اشعار فارسی